اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابو

نویسه گردانی: ʼBW
ابو. [ اَ ] (ع اِ) اَب (در حالت رفعی ). این کلمه غالباً در اول کنیت های مردان درآید مانند ابن .و بعض اسماء اجناس نیز مبدوّ بدین کلمه باشند. و دراستعمال عرب ، این لفظ را در حال نصب ابا و در حال جرّ ابی آرند. و فارسی زبانان در ضرورت شعر و در غیر ضرورت نیز همزه ٔ مفتوحه را گاهی ساقط کرده و بوتراب وبوالحسن و غیر آن گویند. و باز در نظم و نثر هرجا خواهند، چون پس از ابو الف و لام باشد همزه ٔ مفتوحه و واو هر دو را سقط کنند و بلقاسم و بلحرث و جز آن نویسند و نیز در فارسی همزه ٔ اول را گاه بیفکنند چون بایزید و باموسی : و حرب صفین و حدیث حکمین و سلیم دلی باموسی اشعری و فریب عمروبن العاص . (تاریخ سیستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
آب و جارو کردن . [ب ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روفتن بجاروب با آب پاشیدن .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.