اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوالقاسم

نویسه گردانی: ʼBWʼLQASM
ابوالقاسم . [اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) ابن حسن درگزینی . ملقب بقوام الدین . در اول نیابت یکی از حُجّاب سلطان محمدبن ملکشاه داشت و بزمان محمودبن محمد وزارت عراق یافت . سلطان سنجر پس از عزل نصیرالدین وی را از عراق بطلبید و وزارت خویش داد. وی در شعر و ترسل وقوفی تمام داشت و شعراء عصر را در مدح او قصائد است و او با سخاوت و کفایتی که داشت در قتل اعاظم دلیر و بی محابا بود چنانکه عزالدین اصفهانی را که در ممالک سنجری سمت استیفا داشت بسابقه ٔ کدورتی در زندان بکشت و عین القضات همدانی اعلم علمای زمان را بر در مدرسه ای که مدرس آن بودبیاویخت و سپس بشآمت خونهای ناحق معزول و به روزگارطغرل بن محمدبن ملکشاه به امر پادشاه مقتول گردید.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) (میر...) فندرسکی ۞ . از حکماء و عرفای عصر شاه عباس کبیر صفوی است و کنیت او نام اوست و جامع معقول و منقو...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) فُوَّر. رجوع به قاسم بن فیرةبن خلف بن احمد الرّعینی الشاطبی الضریر شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) فورانی . رجوع به عبدالرحمن بن محمدبن احمدبن فوران فورانی مروزی شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) قائم . محمدبن عبداﷲ. خلیفه ٔ فاطمی مصر. رجوع به قائم ... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) قاسم بن فیرةبن ابی القاسم خلف بن احمد الرعینی الشاطبی الضریر. ابن خلکان کنیت او را ابومحمد آورده است و د...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) قثم بن طلحةبن علی . رجوع به قثم ... شود.
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) قشیری . بن خُرْشید. عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحةبن محمدبن ابی القاسم فقیه شافعی نیشابوری . ابن ...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) قصری . منجمی از مردم بغداد. وفات بهمان شهر به سال 375 هَ . ق . رجوع به ابوالقاسم رقّی شود. در آنجا ذکر اب...
ابوالقاسم . [ اَبُل ْ س ِ ] (اِخ ) قصری . یکی از شیوخ متصوفه و از کبار اصحاب جنید و معاصر با ابوعبداﷲبن خفیف است و بعضی گفته اند وی همان ابوب...
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْس ِ ] (اِخ ) قمی . ابن محمد حسن . معروف به میرزای قمی . فقیه شیعی . وی اصلاً گیلانی و مولد او به سال 1152 هَ . ق . بجاپ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.