اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ابوداود

نویسه گردانی: ʼBWDʼWD
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) حاکم خراسان از دست ابومسلم صاحب الدعوه ٔ خراسانی . رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 271 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سلیمان بن محمدبن سلیمان المبارکی . محدث است .
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سلیمان بن المظفربن غانم جبلی شافعی . مفتی نظامیه ٔ بغداد. وفات در شصت سالگی به سال 631 هَ . ق .
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سلیمان بن موسی . محدث است و ولیدبن مسلم از او روایت کند.
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) سنجی سلیمان بن معبد. رجوع به سلیمان ... شود.
ابوداود. [اَ وو ] (اِخ ) عبدالرحمن بن هرمز اعرج . تابعی است .
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) مرهبی ، موسوم به سوار. سلمةبن کهیل از او روایت کند.
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) منجم اسرائیلی . از مردم بین النهرین . منشاء او بغداد و در علم احکام نجوم مسلم بود. وی به سال 200 هَ . ق . مقتول گر...
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) نافذ. محدث است و حفص بن غیاث از او روایت کند.
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) نفیعبن حارث اعمی . محدث است .
ابوداود. [ اَ وو ] (اِخ ) یزید الاودی . تابعی است و از علی علیه السلام روایت کند.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.