ابوعلی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼBWʽLY 
    
							
    
								
        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسن بن  حسین بن  ابی هریره  فقیه  شافعی . وی  فقه  از ابی العباس بن  سریج  و ابی اسحاق  المروزی  فراگرفت  و به  بغداد درس  گفت  و عده ٔ کثیری  از شاگردان  او در فقه  برتبه ٔ استادی  رسیدند و امامت  عراقین  به  وی  منتهی  گشت  و نزد سلاطین  و رعایا او را حرمتی  بسزا بود و در رجب  345 هَ . ق . درگذشت . او راست : شرح  مختصر المزنی  و مسائلی  در فروع  و بر شرح  مزنی  او ابوعلی  طبری  را تعلیقاتی  است .
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳۴۹ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جلال الدین بن  بهاءالدین  سام . او پس  از انتقال  پدر مدت  هفت  سال  در بامیان  فرمانروائی  داشت  و بدان سال  که  سلطان  مح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جوزجانی  حسن بن  علی . یکی  از شیوخ  طریقت  خراسان . او در اواخر مائه ٔ سوم  و اوایل  مائه ٔ چهارم  میزیسته  است  و درک  صح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جوینی نیشابوری  ملقب  به  فخر الکتاب  جوینی . نام  او حسن بن  علی بن  ابراهیم  است  و از ندماء اتابک  زنگی  بشام  بود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) جیهانی . رجوع  به  ابوعبداﷲ محمدبن  احمد جیهانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَع َ ] (اِخ ) چغانی . رجوع  به  ابو علی  محتاج ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حاتمی . محمدبن  الحسن  المظفر الکاتب  اللغوی  البغدادی  معروف  بحاتمی . صاحب  رساله ٔ حاتمیّه  و آن  شرح  ماجرای  او با متن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) الحاکم  بامراﷲ منصور. رجوع  به  حاکم  بامراﷲ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ](اِخ ) حرمازی . رجوع  به  حرمازی  ابوعلی  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حرمی بن  حفص . از روات  حدیث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) حسان . از روات  حدیث  است .