ابومحمد
نویسه گردانی:
ʼBWMḤMD
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر الاشرف بن امام زین العابدین علیه السلام ملقب به ناصر کبیر. رجوع به حسن ... شود.
واژه های همانند
۷۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۸ ثانیه
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن سمیع. محدث است و شعبه از وی روایت کند.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن عبدالرحمن بن ابی ذؤیب مفسر. معروف به سدی . اصفهانی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن علی بن اسماعیل بن بنان الخطبی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن حجاده . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن عبدوس الدهان النیشابوری . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن مسلم العبدی . محدث است .
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسماعیل بن موهوب بن احمدبن جوالیقی . رجوع به اسماعیل ... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) اسودبن سالم . عابد. رجوع به اسود... شود.
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اسود غندجانی . رجوع به حسن بن احمد معروف به اسود غندجانی ... شود.
ابومحمد. [ اَم ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اشعث بن قیس الکندی صحابی است .