اتاء
نویسه گردانی:
ʼTAʼ
اتاء. [ اِ ] (ع مص ) بار دادن خرما و کشت . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن بار نخل و درخت یا ظاهر شدن صلاح آن یا بسیار گردیدن بارِ آن . (منتهی الارب ). || برآمدن نمای یعنی افزون شدن بچه یا شیر ماشیه .
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
اوبه عطا. [ ب ِ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس دارای 150 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
بزرگ عطا. [ ب ُ زُ ع َ ] (ص مرکب ) بزرگ دهش . بسیاربخشش : صفتش مهتر گشاده کف است لقبش خواجه ٔ بزرگ عطا. فرخی .ای ستوده خوی ستوده سخن ای بلنداخ...
واصل بن عطا. [ ص ِ ل ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) وی از موالی بود که به سال 80 هجری در مدینه متولد شد و بعد به بصره رفت و در مجلس درس حسن بصری حاض...
حماسه خواجه عطا خواجه کمال الدین عطا یا عطار از رجال قدرتمند و تاثیرگذار سدههای نهم و دهم هجری قمری در خلیج فارس و اولین قهرمان مبارزه با استعمار در...
خسرو زرین عطا. [ خ ُرَ / رُ وِ زَرْ ری ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب عالمتاب است . (آنندراج ) (برهان قاطع).