اتاء
نویسه گردانی:
ʼTAʼ
اتاء. [ اِ ] (ع مص ) بار دادن خرما و کشت . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن بار نخل و درخت یا ظاهر شدن صلاح آن یا بسیار گردیدن بارِ آن . (منتهی الارب ). || برآمدن نمای یعنی افزون شدن بچه یا شیر ماشیه .
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن سائب علوی کوفی . تابعی است . (منتهی الارب ). و رجوع به ابوزید (عطاء...) شود.
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. شیخ امام مالک بن انس بوده است . (از منتهی الارب ).
عطاء.[ ع َ ] (اِخ ) ابن مروان . تابعی است . (منتهی الارب ).
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن مسلم الخفاف . محدث . رجوع به ابومخلد (عطاء...) شود.
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن یسار. تابعی است . (منتهی الارب ). و رجوع به ابومحمد (عطاء...) شود.
عطاء. [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب غزنوی . نویسنده و شاعر به دو زبان عربی و فارسی بود. وی از اهالی غزنه بود و در لاهور هند مدت 8 سال به اسیری...
عطا. [ ع َ ] (ع اِمص ، اِ) عطاء. دهش . (منتهی الارب ). دادن بخشش را. (از اقرب الموارد). ضد منع. انعام . بذل . حِباء. حَبوة. داشن . دهش . دهشت . ده...
عطا. [ ع َ ] (اِخ ) تخلص ادیب السلطنه حسین سمیعی از ادبا و رجال دوره ٔ معاصر است . وی به سال 1293 هَ .ق . در رشت تولد یافت و دوران طفولیت ...
عطا. [ ع َ ] (اِخ ) ابن یزید لیثی . محدث . و رجوع به ابویزید (عطاء...) شود.
ام عطاء. [ اُم ْ م ِ ع َ ] (اِخ ) از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 259 شود.