اتلاف
نویسه گردانی:
ʼTLAF
اتلاف . [ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن .(تاج المصادر). نیست کردن . هلاک یافتن . (مؤید). نابود کردن . تلف کردن . افناء : او را بغرامت آن اتلاف و تضییع مؤاخذت کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
- اتلاف کردن ؛ اسراف . تلف کردن .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: کالاکشپ kâlâkŝep (سنسکریت: kâlakŝepa)**** فانکو آدینات 09163657861
اطلاف . [ اِ ] (ع مص ) بخشیدن رایگان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشیدن . (ناظم الاطباء) ۞ . عطا کردن بصورت بخشش و مجانی . (از متن اللغة). چی...