اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اطلاف

نویسه گردانی: ʼṬLAF
اطلاف . [ اِ ] (ع مص ) بخشیدن رایگان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشیدن . (ناظم الاطباء) ۞ . عطا کردن بصورت بخشش و مجانی . (از متن اللغة). چیزی را به دیگری بخشیدن . (از اقرب الموارد). || ناچیز گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هدر کردن و باطل ساختن چیزی . (از متن اللغة) ۞ . || باطل شدن خون دشمن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (منتهی الارب ) (آنندراج ). باطل کردن خون دشمن . (ناظم الاطباء). و گویند: ذهب دمه طَلْفاً و طَلَفاً و طلیفاً؛ ای هدر باطلاً. و ظاء هم لغتی است در این معنی . (از متن اللغة). رجوع به ظلف شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اتلاف . [ اِ ] (ع مص ) هلاک کردن .(تاج المصادر). نیست کردن . هلاک یافتن . (مؤید). نابود کردن . تلف کردن . افناء : او را بغرامت آن اتلاف و ت...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: کالاکشپ kâlâkŝep (سنسکریت: kâlakŝepa)**** فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.