اثرة
نویسه گردانی:
ʼṮR
اثرة. [ اُ رَ ] (ع مص ) نقل کردن سخن . روایت کردن سخن . (منتهی الارب ). || برگزیدن برای خود چیزهای نیکو را نه برای یاران خود.
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
آصره . [ ص ِ رَ ] (ع اِ) گرایش و مهر و مایه و وسیله ٔ نزدیکی از رحم و قرابت و خویشی وخویشاوندی و پیوند سببی و معروف و احسان و منت . || رس...
آصره . [ ص ِ رَ ] (ع اِ) ج ِ اِصار. میخهای طناب . || زنبیلها. || چادرهائی که در آن گیاه پر کنند. || ثقلها. بارها. || گناهان . || عهدها...
غزوه ٔ عسرة. [ غ َزْ وَ ی ِ ع ُ رَ] (اِخ ) یا غزوه ٔ تبوک . رجوع به تبوک و عسرة شود.