اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اثم

نویسه گردانی: ʼṮM
اثم . [ اِ ] (ع اِ) گناه . ذنب . وزر. بزه . جناح . معصیت . جرم . خطا. عصیان . ناشایست . || می . باده . (منتهی الارب ). || قمار. || کاری که کردن آن ناروا باشد. (منتهی الارب ). || آنچه که تحرز و اجتناب ازآن شرعاً و طبعاً واجب باشد. (تعریفات ). ج ، آثام .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ناماوا nâmmâvâ (نام + آوا) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامژات nâmžât (سنسکریت: nâma+jâti ) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ارتاگات ártâgât (سنسکریت: árthagata) **** فانکو آدینات 09163657861
نام رده - (دستور زبان) ( برای نمونه نام "سنگ" که نه برای یک سنگ ویژه، بلکه برای رده ی سنگها یا همه ی سنگها بکار میرود)
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامپراک nâmprâk (نام + پراک: عام از سنسکریت: prâkreta) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامیانت nãmyãnt (نام از سنسکریت: nâma= اسم؛ + یانت از سنسکریت: yântra= آلت) فانکو آدینات 0916365786...
ام عاصم . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (ع اِ مرکب ) سوق . (المرصع). بازار.
ام عاصم . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (اِخ ) جمیله . دختر ثابت بن ابوالفلح و خواهر عاصم بن ثابت و زن مطلقه ٔ عمربن خطاب بوده است . (از ریحانة الادب ج 6...
ام عاصم . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (اِخ ) دختر عاصم بن عمربن خطاب . زن عبدالعزیزبن مروان بن حکم و مادر عمربن عبدالعزیز. وی زنی صالح و نیکوکار بوده ...
جذر اصم . [ ج َ رِ اَص َم م ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و آن آن است که او راجذر صحیح نباشد، مانند عدد ده که جذر آن تقریباً سه و سبع باشد. (از ...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.