اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اثول

نویسه گردانی: ʼṮWL
اثول . [ اَ وَ ] (ع ص ) دیوانه . (زوزنی ).احمق . || کم نصرت . کم خیر. || سست کار. || سست رو. || تکه ٔ ۞ دیوانه . ج ، ثول . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
اصول هندسه . [ اُ ل ِ هَِ دِ س َ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قواعد اصلی و اساسی دانش هندسه . رجوع به هندسه شود. || (اِخ ) نام کتابی که...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اصول اقلیدس \osūl-e oqlīde(o)s\، یا اصول هندسه یااصول[۱]، مهم‌ترین کتاب ریاضی سراسر تاریخ، نوشتۀ اقلیدس (ه‍ م). اصول اقلیدس مشتمل بر ۱۳ مقاله (کتاب) ا...
اصول گرفتن . [ اُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، اداو اطوار ریختن . بازی درآوردن . صاحب آنندراج آرد: دراین مقام اصول و کچول گرفته ...
اصول فاخته . [ اُ ل ِ ت َ / ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوع یازدهم از هفده گونه اصول در موسیقی است . نام اصولی باشد از هفده بحر اصول مو...
اصول قوابس . [ اُ ل ِ ق َ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شیخ اشراق در ضمن بحث از برزخها آرد: اصول قوابس چهار است : بارد یابس که زمین باشد، ...
اصول اربعه . [ اُ ل ِ اَ ب َ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اصول الاربعة شود. || (اِخ ) در تداول علمای شیعه ، عبارتست از اصول کا...
اصول اعلون . [ اُ ل ِ اَ ل َ / لُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قواهر اصول اعلون . از اصطلاحات حکمت اشراق درباره ٔ کیفیت صدور کثرت از واحد احد و ...
اصول الحدیث . [ اُ لُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) دانش اصول حدیث ، که آنرا علم روایت حدیث نیز نامند. رجوع به علم روایت و علم حدیث و حدیث و کشف...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.