گفتگو درباره واژه گزارش تخلف احمد نویسه گردانی: ʼḤMD احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن کمادبن علی التمیمی مکنی به ابوالعباس ، یکی از مشاهیر علماء هیئت و نجوم . از مردم تونس . او را زیجی است به نام زیج الامد علی الابد. ۞ و دیگرالکور علی الدور ۞ . (قاموس الاعلام ). و در جای دیگر بر ترجمه ٔ او دست نیافتیم . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۶ ثانیه واژه معنی احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن احمدبن احمدبن عبداللطیف ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن احمدبن حمزه .... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن احمدبن سلامه .... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن حجر برمکی ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن حمدان بن احمد شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن رکن الدین ابویزید... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن حجر عسقلانی شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن سیف الدین ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )شهاب الدین . رجوع به احمدبن شمس الدین خولی ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن عامر... شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۵۹ ۲۶۰ ۲۶۱ ۲۶۲ ۲۶۳ صفحه ۲۶۴ از ۳۱۸ ۲۶۵ ۲۶۶ ۲۶۷ ۲۶۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود