گفتگو درباره واژه گزارش تخلف احمد نویسه گردانی: ʼḤMD احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن کمادبن علی التمیمی مکنی به ابوالعباس ، یکی از مشاهیر علماء هیئت و نجوم . از مردم تونس . او را زیجی است به نام زیج الامد علی الابد. ۞ و دیگرالکور علی الدور ۞ . (قاموس الاعلام ). و در جای دیگر بر ترجمه ٔ او دست نیافتیم . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۱ ثانیه واژه معنی احمد احمد. [ اَ م َ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن مجدی .... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد ابدی شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن ابراهیم بن هلال مقدسی ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن احمد... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمدبن محمد... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمدبن محمد جباره ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد اندلسی ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد حجازی شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شهاب الدین . رجوع به احمد خفاجی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۶۱ ۲۶۲ ۲۶۳ ۲۶۴ ۲۶۵ صفحه ۲۶۶ از ۳۱۸ ۲۶۷ ۲۶۸ ۲۶۹ ۲۷۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود