احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نعمان بن محمد ایجی دمشقی حنفی . اصلاً از مردم ایج یکی از قراء فارس ، و جدّ او محمد به سال 920 هَ .ق . به دمشق رفته و متوطن شده است . احمد از بزرگان علمای دمشق بروزگار خود بودو از دست سلاطین عثمانی مناصب مختلفه یافت و در دارالحدیث احمدیه درس می گفت . وفات او به سال 1063 بود.
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی . رجوع به احمدبن اسماعیل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی . رجوع به احمد بن افضل ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعلی رودباری . رجوع به ابوعلی رودباری احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوعلی مسکویه . رجوع به ابوعلی مسکویه شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن طالب ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمر. رجوع به احمدبن عبداﷲبن عبدالملک اشبیلی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعمروبن حفص . صحابی است .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالعنایات . رجوع به احمدبن احمد... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوعیسی . رجوع به احمدبن علی منجم ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوالفتح . رجوع به ابن برهان ابوالفتح ... و احمدبن علی بن برهان ... شود.