احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن موسی ، از بنی موسی . او راست : کتاب الحیل . کتاب بین فیه بطریق تعلیمی و مذهب هندسی انه لیس فی خارج کرة الکواکب کرة تاسعه . کتاب المسئلة التی لقاها علی سندبن علی . کتاب مسائل جرت بین سند وبین احمد. کتاب مساحةالأکر و قسمةالزوایا بثلاثة اقسام متساویة و وضع مقدار بین مقدارین لیتوالی علی قسمة واحدة. (ابن الندیم ). و ابن الندیم گوید: عیسی بن یحیی تفسیر جالینوس را بر کتاب الأخلاط بقراط برای او بعربی نقل کرده است . و رجوع باحمدبن موسی بن شاکر شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به ابن لال ... شود.
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به ابن منجویه شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به ابن وحشیه و رجوع به احمدبن علی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به ابوبکر ناصح الدین ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن آدم ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن ابی المجد ابراهیم خالدی ابیوردی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمد حلبی عطار... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن جابر... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن سلمان بن حسن ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن شهبه ... و ابن شهبه شود.