احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن موسی ، از بنی موسی . او راست : کتاب الحیل . کتاب بین فیه بطریق تعلیمی و مذهب هندسی انه لیس فی خارج کرة الکواکب کرة تاسعه . کتاب المسئلة التی لقاها علی سندبن علی . کتاب مسائل جرت بین سند وبین احمد. کتاب مساحةالأکر و قسمةالزوایا بثلاثة اقسام متساویة و وضع مقدار بین مقدارین لیتوالی علی قسمة واحدة. (ابن الندیم ). و ابن الندیم گوید: عیسی بن یحیی تفسیر جالینوس را بر کتاب الأخلاط بقراط برای او بعربی نقل کرده است . و رجوع باحمدبن موسی بن شاکر شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی اصفهانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی حلوانی شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی معروف به خصافی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوبکر. رجوع به احمدبن علی خطیب بغدادی .... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن علی وراق رازی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن عمربن یوسف خفاف ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن عمر شیبانی حنفی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابوبکر. رجوع به احمدبن عمروبن عبدالخالق ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن عمرو شیبانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) ابوبکر. رجوع به احمدبن کامل بن خلف ... شود.