احمد
نویسه گردانی:
ʼḤMD
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن اسحاق ، مکنی به ابوالحسین و معروف به ابن الرّاوندی یا ابن الروندی . او شاگرد ابوعیسی محمدبن هارون وراق بود و صاحب کشف الظنون در همه جا وفات او را به سال 301 هَ .ق . نوشته است . وعلاوه بر کتبی که قبلاً در ابن الرّاوندی نام برده ایم حاجی خلیفه کتاب دیگری نیز بنام کتاب الزینة از مؤلفات وی آورده است . رجوع به ابن راوندی ابوالحسین احمد... و رجوع بروضات الجنات ص 54 و وفیات الاعیان چ طهران ص 28 شود.
واژه های همانند
۳,۱۷۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جبارة مرداوی مقدسی حنبلی ، ملقب بشهاب الدین . او راست : شرحی بر عقیلة اتراب القصائد فی اسنی المقاصد ابومحمد قا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی شافعی ، مکنی به ابوالعباس . وفات وی 482 هَ .ق . بود. او راست : المعاهات فی العقل . کنایات الادباء و اشا...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الجلاء، مکنی به ابوعبداﷲ. او یکی از اکابر مشایخ طریقت بشام و از اصحاب ابوتراب نخشبی و ذوالنون مصری و ابوعب...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الجوهری . ابوعبیداﷲ محمدبن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است . (الموشح چ مصرص 45،51، 57، 71، ...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جیلی اصفهبدی .وی دو شرح صغیر و کبیر بر العزی فی التصریف عزالدین ابوالفضایل ابراهیم بن عبدالوهاب زنجانی نوش...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد چغانی ، والی چغانیان . رجوع به ابوالمظفر چغانی ... شود.
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد حجازی ، ملقب بشهاب الدین شاعر و ادیب . وفات او875 هَ .ق . بود. او راست : کتاب الحمقاءالمغفلین . النیل الرائد م...
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد حدادی ، مکنی به ابونصر. او راست : بساتین المذکرین و ریاحین المتذکرین .
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد حریری ، مکنی به ابومحمد. از اصحاب جنید بغدادی است . وفات او به سال 311 هَ .ق . بوده است . (قاموس الاعلام ).
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الحسنی الحسینی القوبائی الاصبهانی (سید...)، مکنی به ابوالقاسم . از علمای قرن سیزدهم هجری . مؤلف رسالةالار...