اخطی
نویسه گردانی:
ʼḴṬY
اخطی . [ اَ ] (ص نسبی ) شهریست منسوب بخوبان . (؟). (مؤید الفضلاء).منسوب به اخط که قومی است حسن خیز. (غیاث اللغات ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
اخطی . [ اَ ] (اِخ ) در ترمذ امیری بود ظالم اخطی نام ، چندان آه آبستن متظلمان بدین دودآهنگ دخانی آسمان برآمد که ملایکه بوکیل داری دعوات ...
اختی . [ اُ ] (ص نسبی ) منسوب به اخت . خواهری . و در نسبت به اخت ، اخوی نیز گویند.