گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ارت نویسه گردانی: ʼRT ارت . [ اَ ] (حرف ربط + ضمیر) مخفف اگر تو. اگر ترا : گرد گرداب مگرد ارت نیاموخت شناکه شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری .لبیبی (از فرهنگ اسدی نخجوانی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه واژه معنی عرت عرت . [ ع َ ] (ع مص ) سخت گردیدن نیزه و جنبیدن و لرزیدن . (از اقرب الموارد). درخشیدن . || جنبیدن و لرزیدن و درخشیدن برق . (منتهی الارب ). ... آرت آرت . [ رَ ](اِ) نام پرنده ای . || مِرفَق . آرنج . آرج .وارن . بندگاه ساعد و بازو. آرن . رونکک و بعید نیست که به این معنی مصحف آرن باشد. و... عرط عرط. [ ع َ ] (ع مص ) خوردن ناقه درخت را چندانکه ریخته شود دندان او.(از منتهی الارب ). عرطت الناقة الشجر؛ آن ماده شتر درخت را خورد تا آنکه ... عرط عرط. [ ع ُ رُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَروط. رجوع به عَروط شود. آرت من هنرمند مرد هنر آرت دکو آرت دکو. (عبارت فرانسوی «art déco» که در زبان انگلیسی بصورت «art deco» نگاشته می شود؛ در اینجا «déco»، یا «deco»، مخفف واژۀ فرانسوی «décoratif»، دِکور... سمی آرت شرکت پدیده تبار در راستای توسعهی فعالیتهای خود در کنار سمیتئاتر با نگاهی دیگر به آموزش از رویکردهای نوین خود تحت سمی آرت رونمایی کرد. فعالیتهای ا... آرت استار ستاره صنعت تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود