اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارشک

نویسه گردانی: ʼRŠK
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) بیست ونهم . رجوع به اردوان پنجم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) پانزدهم . رجوع به فرهاد پنجم شود.
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) پنجم . رجوع به فرهاد اول (فرهادک ) شود.
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) جوان ۞ ، بقول بعض مورخین ارمنی . وی پسر ارشک بزرگ بود. و در زمان پدر بحکومت ارمنستان رسید و پس از وی در شهر مِدز...
ارشک . [اَ ش َ ] (اِخ ) چهاردهم . رجوع به فرهاد چهارم شود.
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) چهارم . پادشاه اشکانی ایران . رجوع به فری یاپت شود. || پسر پاپ . سی وهشتمین پادشاه اشکانی ارمنستان بنا بنوشته های ...
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) دلیر. نخستین از پادشاهان اشکانی طبق نوشته های موسی خورنی و سبه اوس . رجوع به ارشک مؤسس خاندان اشکانیان و اشک و...
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) دوازدهم . رجوع به مهرداد سوم شود.
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) دوم . رجوع به تیرداد اول شود.
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) دهم . رجوع به سنتروک شود.
ارشک . [ اَ ش َ ] (اِخ ) سوم اشکانی . رجوع به اردوان اول شود. || ارشک سوم . سی وپنجمین پادشاه ارمنستان (341-367 م .) موافق نوشته های مورّخ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.