اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ارقم

نویسه گردانی: ʼRQM
ارقم . [ اَ ق َ ] (اِخ ) ابن ابی الارقم عبدمناف بن اسدبن عبداﷲ عمربن مخزوم . صحابی رفیعالشأن . فقط شش تن از صحابه بر او در اسلام آوردن سبقت گرفته بودند. سرای او به مکه ((دارالأسلام )) خوانده میشد و رسول صلی اﷲ علیه و آله و سلم در آنجا مردم را به اسلام دعوت میفرمود و عمربن الخطاب هم بدانجا اسلام آورد و ارقم در همه ٔ مشاهد با رسول اکرم (ص ) حاضر بود و به مدینه درگذشت . (اعلام زرکلی ). وی در سنه ٔ هفتم و بقولی پس از ده سال ، اسلام آورد. (امتاع الاسماع مقریزی ج 1 ص 1).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ارقم . [ اَ ق َ ] (ع ص ، اِ) ۞ ارقش . مارپیسه . (منتهی الأرب ). مار سیاه و سپید. (مهذب الاسماء) (مؤید الفضلاء). مار ابلق سپید و سیاه . ماری ...
ارقم . [ اَ ق َ ] (اِخ ) حیّی است از تغلب . (منتهی الأرب ).
ارقم . [ اَ ق َ ] (اِخ ) ابن عبدمناف بن عبداﷲ. رجوع به ارقم بن ابی الارقم شود.
ارقم . [ اَ ق َ ] (اِخ ) ابن هاشم بن عبدالمطلب بن عبدمناف . پدر شفا و او مادر سایب و او جدّ ابوعبداﷲ محمدبن ادریس بن عباس بن عثمان بن شافعبن ...
ارقم . [ اَ ق َ ] (اِخ ) (سناءالدّین ... فارسی ) (امیر) برادر اتابک دکله که ممالک فارس در تحت تصرف و فرمان او بود و از حدّ مکران تا ساحل عما...
جوز ارقم . [ ج َ / جُو زِ اَ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیخ گیاهی است مستدیر بقدر گردکانی و سفید و مصمت و زودشکن و در طعم شبیه به شاه بلو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.