اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ازوج

نویسه گردانی: ʼZWJ
ازوج .[ اُ ] (ع مص ) بشتافتن . (منتهی الارب ). || ازوج از؛ کاهلی کردن آنگاه که یاری از وی خواهند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اضوج . [ اَض ْ وَ ] (اِخ ) جایی است نزدیک احد به مدینه . کعب بن مالک انصاری در رثای حمزةبن عبدالمطلب گوید:بما صبروا تحت ظل اللواءلواءالرسول...
انگور آزوج . [ ] (اِخ ) دهی از بخش معلم کلایه شهرستان قزوین است که 323 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و بن شن است . (ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
کیقباد ازوجی
۱۳۸۹/۰۱/۱۷ Iran
0
0

با سلام وخدا قوت احتراما کلمه ازوج که با پسوند ی در کلاردشت شهر ولوال یا ولبال هم بیان میگردد زمینهای منطقه شهر ذکر شده به ازو تلفظ وفامیلی مالکان این زمینها به ازوجی نامگذاری شده است چیزی که بنده را به نوشتن این متن واداشت در دانشکده استادی در خصوص این کلمه وتلفظ آن که با زمه یا کسره ومعنی اقیانوس در جلد هفت کتاب مرحوم دهخدا استنادکردند ولی از آنجا که این نام فامیلی با تلفظ نا درست اعمل میشه خواهشمند است در مورد ریشه این کلمه ومستندات وتلفظ صحیح آن راهنمایی فرمایید. با تشکر

سیدفرهود میرچراغی
۱۳۹۷/۰۱/۲۳
0
0

دوست محترم اقای کیقباد ازوجی ، احتراما به استحضار میرساند واژه ( ازو ezo ) که در دهخدا بکار رفته منظور همان نیست که در ولبال کلاردشت بوده است . قوم بزرگ ( ازو ) که در ولبال سکنی گزیده اند منتسب به منطقه جنگلی ازو در ولبال کلاردشت می باشند . پس واژه ( ازوجی
) برگرفته از محله ( ازو ) متعلق به ۲۰۰ سال قبل میباشد که کماکان این ( ی ) نسبت به مکان مورد استفاده قرار میگیرد . با عرض ادب : سیدفرهود میرچراغی


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.