استئساد
نویسه گردانی:
ʼSTʼSAD
استئساد. [ اِ ت ِءْ ] (ع مص ) رجوع به استیساد شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
استیساد. [ اِ ] (ع مص ) شیر شدن . (زوزنی ). مانند شیر شدن . شیری نمودن . || دلیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). دلیری کردن بر. جرأت کردن . || ...
استیصاد. [ اِ ] (ع مص ) حظیره ساختن در کوه . || شوغاه ساختن گوسفند را. (تاج المصادر بیهقی ). شوگاه ساختن گوسفند. (زوزنی ). شبگاه ساختن برا...