اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

استیساد

نویسه گردانی: ʼSTYSAD
استیساد. [ اِ ] (ع مص ) شیر شدن . (زوزنی ). مانند شیر شدن . شیری نمودن . || دلیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). دلیری کردن بر. جرأت کردن . || بجای رسیدن نبات . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). دراز شدن و روئیدن و بکمال رسیدن گیاه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
استئساد. [ اِ ت ِءْ ] (ع مص ) رجوع به استیساد شود.
استیصاد. [ اِ ] (ع مص ) حظیره ساختن در کوه . || شوغاه ساختن گوسفند را. (تاج المصادر بیهقی ). شوگاه ساختن گوسفند. (زوزنی ). شبگاه ساختن برا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.