گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اسحاق نویسه گردانی: ʼSḤAQ اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) یکی از نقله و مترجمین کتب از زبانهای دیگر بعربی . وی کتاب مجسطی را ترجمه و ثابت اصلاح کرده است . ونیز کتاب سوفسطس افلاطون را ترجمه کرده است بتفسیر امقیدورس . ۞ (ابن الندیم ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه واژه معنی اسحاق جلاب اسحاق جلاب . [ اِ ق ِ ج َل ْ لا ] (اِخ ) (جلاّب بمعنی چوبدار یعنی آورنده ٔ گوسفندان برای فروش است ) در جامعالروات وی را از اصحاب حسن عسکری ... اسحاق افندی اسحاق افندی . [ اِ اَ ف َ] (اِخ ) ابواسحاق اسماعیل افندی زاده . یکی از علمای مشهور عثمانی که در زمان سلطان محمود اوّل مسند شیخ الاسلامی داشت... اسحاق افندی اسحاق افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) (خواجه ...) یکی از مشهورترین علمای متأخر عثمانی . وی چند زبان شرقی و غربی میدانست و در علوم متنوعه و مخص... اسحاق افندی اسحاق افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) وی در سال 1291 هَ. ق . کتابی بزبان ترکی موسوم به کشف الاسرار و دفع الاشرار منتشر کرد و آن ردّی است بر عق... اسحاق کسائی اسحاق کسائی . [ اِ ق ِ ک ِ ] (اِخ ) رجوع به کسائی شود. صحرای اسحاق صحرای اسحاق . [ ص َ ی ِ اِ ] (اِخ ) از طسوج لنجرود است . (تاریخ قم ص 113). قطیعه ٔ اسحاق قطیعه ٔ اسحاق . [ ق َ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) وی اسحاق ازرق شروی مولی محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس است . منصور در بغداد نزدیک کرخ طرف راست سویق... اسحاق راهویه اسحاق راهویه . [ اِ ق ِ ی َ ] (اِخ ) رجوع به اسحاق بن ابراهیم حضینی شود. حنین بن اسحاق حنین بن اسحاق .[ ح ُ ن َی ْ ن ِ ن ِ اِ ] (اِخ ) مکنی به ابوزید العبادی . یکی مشهورترین اطبای زمان خلفای عباسی است که در زبانهای یونانی و ... حنین ابن اسحاق حنین بن اسحاق ، حنین بن اسحاق بن سلیمان ابن ایوب عبادى، ملقب به ابوزید، پزشک و متکلم نسطورى و مهمترین مترجم آثار یونانى به عربى و سریانى در سده سوم. ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ صفحه ۴۳ از ۴۵ ۴۴ ۴۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود