اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اسحاق

نویسه گردانی: ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن صالح بن زیاد العقیلی مکنی به ابویعقوب . وی ساکن طرسوس بود و بدانجا در سنه ٔ 240 هَ . ق . درگذشت . ابوعبداﷲبن مخلد ذکر او آورده است . وی از ابن عیینه و شافعی روایت کند و ابن المبارک حدیث او را تخریج نکرده است و احمدبن ابراهیم الدّورفی و ابومسعود واسید از او روایت کنند و بین او و احمدبن حنبل اخوت و صداقت بود. (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 215، 216).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم العقیلی . رجوع باسحاق بن ابراهیم بن صالح شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم غزال . جامی گوید: وی از بزرگان مشایخ بوده است و کرامات ظاهره داشته و مقام وی با کوه لکام بوده . یکی ا...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم فارابی ۞ مکنی به ابی ابراهیم . وی خال اسماعیل بن حماد جوهری ، صاحب «کتاب الصحاح فی اللغة» است و این ا...
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم فزاری . برادر محمدبن ابراهیم . شاعری قلیل الشعر است . (ابن الندیم ).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم مروزی . از روات قرائت کسائی است . (ابن الندیم ). رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن مخلد... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم مصعب مصعبی . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن مصعب شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم موصلی . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن میمون ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم نابتی . رجوع به اسحاق بن ابراهیم بن احمد... شود.
اسحاق . [اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم نجیبی قرطبی مالکی مکنی به ابوابراهیم . او راست : کتاب النصایح . (کشف الظنون ).
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم النهشلی . بوسایطی از علی (ع ) آرد که فرمود: رحم اﷲ عثمان لو ولیته لفعلت ما فعل فی المصاحف . (المصاحف ص ...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۴۵ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.