اسحاق
نویسه گردانی:
ʼSḤAQ
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن بابویه . شیخ منتجب الدین ابن بابویه در فهرس خود که در آخر بحار الانوار چاپ شده گوید: اسحاق تمام تصانیف شیخ موفق ابوجعفر را نزد او قرائت کرده است . وی دارای تألیفاتی بفارسی و عربی مفصل و مختصر می باشد. و همه ٔ آنها را پدرم موفق الدین عبیداﷲبن حسن بن حسین بن بابویه از وی روایت کند. (تنقیح المقال ج 1 ص 121). و رجوع بروضات الجنات ذیل ترجمه ٔ شیخ طوسی ص 580 شود.
واژه های همانند
۴۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسن . رجوع به کسائی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن محمدبن ابراهیم ... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن ابراهیم تمیمی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن حسین بن بکران شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالحسین . رجوع به اسحاق بن یحیی بن شریح شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوحکیم . رجوع به اسحاق بن یوحنا شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوسلیمان بن عبداﷲبن ابی فروة. محدث است .
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوطاهر. رجوع به اسحاق بن موهوب بن احمد... شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوالظاهر. رجوع به اسحاق بن علی حنفی شود.
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابوعبدالرحمن . رجوع به اسحاق بن بشر شود.