اسماعیل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼSMAʽYL 
    
							
    
								
        اسماعیل .[ اِ ] (اِخ ) ابن  اسحاق بن  ابی سهل  نوبختی  مکنی  به  ابوسهل . صاحب  روضات  گوید: وی  شیخ  متکلمین  اصحاب  ما در بغداد، مقدم  بنی نوبخت  بزمان  خویش  بود و در دین  و دنیا صاحب  جلالت  بود و مانند وزراء رفتار میکرد و در امامت  و رد بر ملاحده  و غلاة و مبطلین  دیگر و تواریخ  ائمه و غیر ذلک  مصنفات  دارد که  تعداد آنها بر سی  مجلد بالغ می شود و اصحاب  رجال  در فهارس  خود اسامی  آنها را یاد کرده اند و در کتاب  علی بن  یونس  عاملی  در امامت  نیزذکر آنها آمده  و شیخ  طوسی  از سید اجل  علم الهدی  ابوالقاسم  علی بن  حسین  علم  آموخت  و او از شیخ  ابی عبداﷲ المفید و مفید از ابی الجیش  مظفربن  محمد بلخی  و او از شیخ  متکلمین  ابی سهل  اسماعیل بن  علی  نوبختی  خال  حسن بن  موسی  و او به  خدمت  ابومحمد حسن  عسکری  رسیده  است . فتأمل . (روضات الجنات  ص  31). و ظاهراً نسب  صحیح  صاحب  ترجمه  اسماعیل بن  علی بن  اسحاق ... است . رجوع  به  همین  نام  و رجوع  به  ابوسهل  اسماعیل ... در همین  لغت نامه  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۷۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یوسف  کاتب  مکنی  به  ابوابراهیم  معروف  به  ابن  غزال . خادم  امیر بادیس بن  حیوس  صنهاجی  (پادشاه  غرناطه ) از علمای  ی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یونس . محدث  است . (سیرة عمربن  عبدالعزیز ص  66).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یونس  الموری  مکنی  به  ابوالقاسم  المقری  از مردم  قلعه ٔ ایوب  (اندلس ). وی  از ابی محمد عبداﷲبن  محمدبن  قاسم  ثغری  و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن  یونس  طبیب  یهودی . از شکاکین  است . (ضحی الاسلام  جزء 3 ص  348).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواحمد کوفی  کاتب . شیخ  طوسی  او را در رجال  خود در شمار اصحاب  باقر (ع ) آورده ، و در منهج المقال  احمد را به  حامد تبدیل  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق . رجوع  به  اسماعیل بن  احمدبن  اسید ثقفی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق بن  عمر عبقی . محدث  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوشریح . رجوع  به  اسماعیل بن  احمدبن  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالظاهر. رجوع  به  اسماعیل  منصوربن  القائم  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابوالعلاء ازبنی قیس بن  ثعلبه . شیخ  طوسی  در رجال  او را در عداد اصحاب  باقر (ع ) آورده  است . (تنقیح المقال  ج  1 ص  127).