اسواد
نویسه گردانی:
ʼSWʼD
اسواد. [ اِس ْ ] (ع مص ) فرزند مهتر زادن . (منتهی الارب ). مهتر زادن . (تاج المصادر بیهقی ). فرزند سید زادن . || فرزند سیاه فام آوردن . (منتهی الارب ). سیاه زادن . (تاج المصادر بیهقی ). فرزند سیاه زادن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
عصواد. [ ع ِص ْ / ع ُص ْ ] ۞ (ع ص ) رجل عصواد؛ مرد سخت دشوارخوی ، و نیز امراءة عصواد. (منتهی الارب ).مرد بدخوی و سخت . (از اقرب الموارد). || ...