اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اشه

نویسه گردانی: ʼŠH
اشه . [ ] (اِخ ) نام اشک بن دارابن دارا برحسب یکی از روایات . ابن البلخی آرد: و بروایتی دیگر چنین است :اشه بن اشدبن ازران بن اشقان بن اش الحیاربن سیاوش بن کیکاوس . (از فارسنامه ٔ ابن البلخی چ طهرانی ص 14). و درمجمل التواریخ و القصص چنین است : آذروان بن بوداسف بن اشه بن ولداروان بن اشه بن اسغان ... (مجمل التواریخ ص 32). و رجوع به اشک و تاریخ ایران باستان ج 3 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اشه .[ اُ ش َ / ش ِ ] ۞ (اِ) گیاهی است که کمان گران بر بازوی ازجابدررفته بندند، و اشق معرب آنست . (برهان ) (آنندراج ) (شعوری ). و بتازیش اش...
اشه . [ ] (اِخ ) از رستاق طبرش همدانی و اصبهانی . (تاریخ قم ص 120).
عشة. [ ع َش ْ ش َ ] (ع اِ) درخت کم شاخ باریک شاخ در جای خراب رسته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زمین درشت و خشک . (منتهی الارب ...
عشة. [ ع َش ْ ش َ ] (اِخ ) از قرای ذمار است در یمن . (از معجم البلدان ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
احسان قنبری علائی
۱۳۸۸/۰۳/۰۶ Iran
0
0

در دین زرتشتی اشا مفهوم گسترده ای دارد که به قولی چکیده کل دین زرتشتی است. اشا به معنی راستی و درستی است؛ اما معنی ژرفتر آن قانونی است ازلی و ابدی که اهورامزدا وضع کرده که براساس آن هر کنشی، واکنشی در بر دارد و هر کار نیک یا بدی پاداش یا پادافره خود را در پی دارد.

از ویکیپدیا دانشنامه آزاد


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.