اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصک

نویسه گردانی: ʼṢK
اصک . [ اِ ص ِ ] (اِخ ) ۞ معرب اسک . مرکز بلاد اسلاوهای اتریش است و آن شهر دژمانندی است واقع بر ساحل نهر دراوه نزدیک تلاقی آن به تونه ، دارای 13000 تن سکنه و پایگاه های نظامی . در این شهر قلعه ایست که لئوپلد اول آنرا در قرن 17م . بنا کرده است . قلعه ٔ مزبور بتنهائی دارای 100 خانوار کشاورز است ولی روستاهایی نیز در اطراف آن وجوددارد. اصک دارای کارخانه های حریربافی است و هر سال در آن چهار بازار بزرگ برای خرید و فروش و چهارپایان و حبوب و کنب و آهن برپا میشود. هوای آن چندان سازگار نیست ، بعلت بسیاری بیشتر بیشه ها و وقوع آن در میان دو نهر. و بر نهر دراوه آثار پلهایی دیده میشود که آنها را سلطان سلیم عثمانی برای گذشتن سپاهیان خویش ببلاد مجار ساخته است . (از ذیل معجم البلدان ص 304).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اسک . [ اُ ] (اِخ ) ۞ یا اُپیک ۞ . یکی از اقوام بسیار قدیم ایتالیا. اینان در خطّه ٔ کامپانیا اقامت داشتند و زبانشان هم با زبان لاتن و هم ...
اسک . [ اِ ] (اِخ ) ۞ نام یک رشته از انهار در کشورهای انگلستان و اسکاتلند و ایرلاند.
عثک . [ ع َ ث َ / ع ُ ث َ / ع ُ ث ُ ] (ع اِ)ریشه های درخت خرما. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
عسک . [ ع َ س َ ] (ع مص ) چسبیدن و لازم شدن . (از منتهی الارب ). ملازم گشتن و ملتصق شدن به چیزی . (از اقرب الموارد).
به فتح س. آس کوچک، دست آس به گویش کازرونی(ع.ش)
آسک . [ س َ ] (اِخ ) نام شهری از نواحی اهواز نزدیک ارّجان [ ارغان ] بین ارّجان و رامهرمز، و میان آن و شیراز شصت فرسنگ است .
چشمه ٔ معدنی اسک . [ چ َ م َ ی ِ م َ دَ ی ِ اِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از جلگه دینه تقریبا سه هزار قدم که پایین می آیند بدر بند ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.