 
        
            اصمان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʼṢMAN 
    
							
    
								
        اصمان . [ اَ ص َم ْ ما ] (اِخ ) نام  دو جایگاه  است ، یعنی  اصم الجلحاء و اصم السمرة که  دو موضعاند در بلاد بنی عامربن  صعصعة بعد از آن  مر بنی کلاب  را. (منتهی  الارب ). و رجوع  به  اصم ، و معجم  البلدان  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  ابی العاص بن  بشربن  عبد دهمان  از ثقیف  صحابی  و از مردم  طائف  بود در وفد ثقیف  اسلام  آورد. رسول  (ص ) او را عمل  طائف ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  سعیدبن  عثمان  معروف  به  ابن  قائد. فقیه  و از افاضل  نجدیین  بود و به  سال  1097 هَ . ق . به  قاهره  درگذشت . او...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  جنی  الموصلی  مکنی  به  ابوالفتح  و ملقب  به  ابن  جنی . رجوع  به  الاعلام  زرکلی  و روضات  الجنات  ص 466 و نیز ابن  جنی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  حمزةبن  عبیداﷲبن  عمربن  الخطاب  از اشراف  و از کسانی  بود که  به  اندلس  رفت  و به  طلیطلة اقامت  گزید چون  عبدالرحمن  ال...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  حنیف بن وهب  الانصاری  الاوسی . صحابی  است . در جنگ  احد و جنگ های پس  از آن  شرکت  کرد. از جانب  عمر ولایت  سواد و بصره  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  حیان بن  معبد المری . ولیدبه  سال  93 هَ . ق . وی  را برکنار ساخت  و به  سال  103 عهده دار جنگهای  تابستانی  شد. به  سال  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  ربیعة الاندلسی ، ادیب  بود. او راست : طبقات  الشعراء بالاندلس . وی  در حدود سال  310 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام  زرکلی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  سعیدبن  خالد الدارمی  السجستانی . محدث  هرات  بود. او را مسندی  بزرگ  و تصانیفی  در رد «جهمیه » است . وی  به  سال  200 هَ ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن  سعیدبن  عثمان  معروف  به  ابن  صیرفی  از موالی  بنی امیه  و از حُفّاظ حدیث و از ائمه ٔ علم  قرآن  و روایات  و تفسیر بود. و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) (110 - 197 هَ . ق .) ابن  سعیدبن  عدی  المصری . از قراء بزرگ  بود. وی  را «ورش » لقب  دادند. اصل  او از قیروان  و مولد و وفاتش ...