اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اصید

نویسه گردانی: ʼṢYD
اصید. [ اَص ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) کژگردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (بحر الجواهر) ۞ (مهذب الاسماء). المائل العنق . (اقرب الموارد). || شتری که به بیماری صید مبتلا است . (از اقرب الموارد). و صید و صاد از بیماریهای شتر است . رجوع به صاد و صید شود. || پادشاه ، بدان جهت که التفات کم کند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پادشاه . (مهذب الاسماء). ملک ، زیرا وی بسبب تکبر به چپ و راست نمی نگرد. (از اقرب الموارد). || گردن بلنددارنده از کبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). متکبر. (مهذب الاسماء). مردی که سر برافرازد از خودبینی و کبر. (از اقرب الموارد). || شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شیر. (ناظم الاطباء). اسد. مؤنث : صَیْداء. ج ، صید. (از اقرب الموارد). || (ن تف ) صائدتر. صیادتر. صیدکننده تر.
- امثال :
اصید من ضیون .
اصید من لیث عفرین .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
بنزوئیک اسید، (C7H6O2 (C6H5COOH، یک ترکیب بلوری بی رنگ (سفید دیده می‌شود) است. بنزوئیک اسید ساده‌ترین کربوکسیلیک اسید آروماتیک نیز می‌باشد. این ماده ...
اورسودوکسی کولیک اسید (به انگلیسی: ursodeoxycholic acid) (به اختصار: UDCA) یا: اورسودیول (به انگلیسی: Ursodiol) نامهای تجارتی: Ursogal- Actigall -Urso...
تارتاریک اسید یک اسید دوپروتونه و ارگانیک می‌باشد که به صورت طبیعی در بسیاری از میوه‌ها و سبزیجات همانند موز، انگور و تمر هندی یافت می‌شود. همچنین تار...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.