افتار
نویسه گردانی:
ʼFTAR
افتار. [ اِ ] (ع مص ) سست گردانیدن کسی را بیماری . || شکسته شدن نگاه کسی از فروهشتگی مژگان . || سست گردیدن شرابخوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آب و شیر گرم کردن نه سخت . (المصادر زوزنی ). ملایم کردن آب یعنی گرم کردن نه سخت . (یادداشت بخط مؤلف ). || (اِ) ملول . ولرم . شیر گرم . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
افتار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فتر.
افطار. [ اِ ] (ع مص ) روزه گشادن و روزه گشایانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روزه شکستن و روزه گشادن . و با لفظ کردن مستعمل است . (آ...
افطار کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روزه شکستن .روزه گشادن . افطار. ناشتا شکستن . روزه بازکردن . (یادداشت مؤلف ) : اگر باتفاق شبی در وثاق ا...