گفتگو درباره واژه گزارش تخلف افکار نویسه گردانی: ʼFKAR افکار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فِکْر و فَکْر، اندیشه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج ). فکرها. اندیشه ها.تصورات . اوهام . تدابیر. (ناظم الاطباء) : خاصه هرشب جمله افکار عقول نیست گردد غرق در بحر نغول .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی افکار افکار. [ اِ ] (ع مص ) اندیشه کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندیشیدن . اعمال نظر و فکرکردن . (از اقرب ال... افکار افکار. [ اَ ] (ص ) خسته . مجروح . افگار (با کاف پارسی ). رجوع به افگار شود. || زَمِن . (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ). زمین گیر. افکار این واژه عربی و اوپ (= جمع) فکر است و پارسی آن اینهاست: مانْزان، مانْزاس (مانز از اوستایی: مانز دَزوم= فکر + «ان، اس») (اس پسوند اوپ (= جمع) در سنسکر... افکار سنجی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. افکار عمومی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعاطی افکار داد و ستد در فکر ارتباط فکری تبادل افکار از طریق ذهن نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود