افکار
نویسه گردانی:
ʼFKAR
این واژه عربی و اوپ (= جمع) فکر است و پارسی آن اینهاست:
مانْزان، مانْزاس (مانز از اوستایی: مانز دَزوم= فکر + «ان، اس») (اس پسوند اوپ (= جمع) در سنسکریت است)
مَئیتان، مَئیتاس (مَئیت از اوستایی: مَئیتی= فکر + «ان، اس»)
چینتان، چینتاس (چینتا= فکر؛ سنسکریت + «ان، اس»)
مانیژان، مانیژاس (مانیژ از سنسکریت: مانیشا= فکر + «ان، اس»)
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
افکار. [ اِ ] (ع مص ) اندیشه کردن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندیشیدن . اعمال نظر و فکرکردن . (از اقرب ال...
افکار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فِکْر و فَکْر، اندیشه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج ). فکرها. اندیشه ها.تصورات . اوهام . تدابیر....
افکار. [ اَ ] (ص ) خسته . مجروح . افگار (با کاف پارسی ). رجوع به افگار شود. || زَمِن . (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ). زمین گیر.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
داد و ستد در فکر
ارتباط فکری
تبادل افکار از طریق ذهن