اقمام
نویسه گردانی:
ʼQMAM
اقمام . [ اِ ] (ع مص ) باردار نمودن گشن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
اغمام . [ اِ ] (ع مص ) سخت گرم گردیدن روزچندان که دم را فراگیرد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخت شدن گرمای روز. (از اق...