اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

السن

نویسه گردانی: ʼLSN
السن . [ اَ س َ ] (ع ص ) زبان آور و فصیح . ج ، لُسن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شخص فصیح و بلیغ. (از اقرب الموارد). زبان آورتر. لَسِن . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
السن . [ اَ س ُ ] (ع اِ) ج ِ لِسان . زبانها.(غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). رجوع به لسان شود.
حدیث السن . [ ح َ ثُس ْ س ِن ن ] (ع ص مرکب ) نوجوان . تازه جوان . مرد جوان .
آلسن . [ ل ُ س ُ ] (از یونانی ، اِ) (از یونانی آلوسُن به معنی مبرّی الکلب ، از آنرو که بگمان قدما او زهر سگ دیوانه را علاج میکرده است ) نباتی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.