الغاز
نویسه گردانی:
ʼLḠAZ
الغاز. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ لُغز، لُغُز، لَغَز، لُغَز. (منتهی الارب ) (قطر المحیط). رجوع به هریک از کلمه های مذکور شود. || راههای کج و پیچیده که بر رونده دشوار باشد. (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
الغاز. [ اِ ] (ع مص ) چیستان گفتن و سخن سربسته آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کلام مبهم و مشکل گفتن . || الغاز یمین ...
الغاز. [ اِ ] (اِخ ) رجوع به القاز شود.
القاز. [ ] (اِخ ) یا الغاز، نام کوهی بزرگ در جنوب ولایت قسطمونی (ترکیه ) است . دامنه های آن از شمال تا قسطمونی و از جنوب تا طوسیه امتداد ...