الم
نویسه گردانی:
ʼLM
الم . [ اُ ل ُ ] (اِ) گروه و جماعت و مجمع. (ناظم الاطباء). فوج و گروه . (هفت قلزم ) (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ). در فرهنگها الم به تکرار آمده است . رجوع به الم الم شود.
واژه های همانند
۲۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
علم آباد. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 29 هزارگزی باختر نورآباد و 19 هزارگزی باختر راه اتوم...
علم آباد. [ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 38 هزارگزی جنوب درمیان و 3 هزارگزی شمال راه شو...
علم آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 32 هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 26 هزارگزی باختر راه ش...
علم آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان واقع در 9 هزارگزی شمال رفسنجان و 8 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ رفسنجان...
علم آباد. [ ع ِ ] (اِخ ) دهی است کوچک ازدهستان نگار بخش مشیز شهرستان سیرجان واقع در 30 هزارگزی جنوب مشیز، در سر راه فرعی بافت به نگار. دا...
زرین علم . [ زَرْ ری ع َ ل َ ] (اِ مرکب ) جامه ای که علم زرین داشته باشد. (آنندراج ) : جام زر و جامه ٔ زرین علم با تحف و اسپ و خزائن بهم .ام...
طالب علم . [ ل ِ ب ِ ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دانشجو. جویای دانش . خواستار علم : کبک چون طالب علم است و در این نیست شکی مسئله خواند ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
دانش شناخت ستارگان. همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: ویدستار videstār. (وید در اوستایی یعنی علم و ستار stār در پهلوی یعنی ستاره)*** فانکو آدین...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: دانش ترگایت targāyt (تر کوتاه شده ی ترازو + گایت از سنسکریت: gāytra: شعر) ****فانکو آدینات 09163657861