اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

النگ

نویسه گردانی: ʼLNG
النگ . [ اَ ل َ ] (اِ) همان آلنگ یعنی مورچال است . (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا). دیوار قلعه گیری . (غیاث اللغات ). پناه و دیواری باشد که برای گرفتن قلعه و محافظت خودسازند. (برهان قاطع) (هفت قلزم ). دیواری که بر روی رزمگه برای حفظ لشکر کشند و آنرا مورچال خوانند و بدین معنی آلنگ به مد هم آمده . (آنندراج ) :
پس پشتش النگ گل کشیده
سپه را در درونش ۞ دل کشیده .

خسرو (از رشیدی ) (آنندراج ).


چه چمنها فگنده از چمنی
گشته تا در النگ دهر چمان .

ظهوری (در صفت اسب ، از آنندراج ).


|| مطلق دیوار باغ و قصر. (آنندراج ) :
کون است چون بهشت بود موی در سرش
در چشم اهل ذوق النگ است در بهشت .

میرم شاه (از آنندراج ).


|| جمعی را نیز گویند که مردم بیرون قلعه جابجا بجهت گرفتن قلعه و مردم درون قلعه بواسطه ٔ محافظت قلعه تعیین کنند. (برهان قاطع) (از هفت قلزم ) (آنندراج ). جمعی از سپاهی که در اطراف قلعه برای تسخیر آن جای بجای گمارند، و همچنین جمعی از مردم که در درون قلعه برای حراست آن جای بجای معین کنند. || کَرتُخاله (چوب دلو). (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حسین آباد النگ . [ ح ُ س ِ دِ اُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه ٔ بخش فدیشه شهرستان نیشابور واقع در هیجده هزارگزی شمال فدیشه . ناحیه ...
النگ ساری خان . [ اُ ل َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز در 70 هزارگزی جنوب خاوری کلات .دره و معتدل است . س...
النگ غلامرضاخان . [ اُ ل َ گ ِ غ ُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد در 16هزارگزی خاور مشهد و شمال کشف رود. جلگه ...
آلنگ . [ ل َ ] (اِ) مورچال . گوی که در اطراف قلعه ، گاه محاصره و تسخیر آن حفر کنند. || دیواری که برای حفظ سپاه کشند. سنگر. || حاجز و حوا...
آلنگ ودولنگ . [ ل َ گ ُ دُ ل َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، اسباب و آلات و غالباً زاید و فضول .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.