امارة
نویسه گردانی:
ʼMAR
امارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) امیر شدن . (اقرب الموارد). ولایت و فرمانفرمایی . بفتح اول نیز آمده .(از منتهی الارب ). || روان کردن خون بر زمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || بلند برداشتن باد غبار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). به این معانی واوی است واز «مور» می آید. || خواربار آوردن جهت عیال . || رگهای گردن را بریدن . || گداختن چیزی را. || آب ریختن در زعفران وسودن آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به این معانی یایی است و از «میر» می آید.
واژه های همانند
۱۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
عماره ٔ انصاری . [ ع ُ رَ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن معاذبن زرارةبن عمروبن غنم بن عدی بن حارثةبن مرةبن ظفر انصاری ظفری ، مکنی به ابونملة. صحابی ب...
لامیا عباس عماره (1929 - 18 ژوئن 2021) شاعر عراقی بود که از پیشگامان شعر مدرن عربی و ستون شعر معاصر عراق محسوب میشود . او در کنار شاعرانی چون بدر شاک...
ابن ابی عماره ٔ مکی . [ اِ ن ُ اَ ع ُ رَ ی ِ م َک ْ کی ] (اِخ ) از قراء، و او را قرائتی است .و ابوعمروبن العلاء از او روایت کند. (ابن الندیم ).