گفتگو درباره واژه گزارش تخلف امه نویسه گردانی: ʼMH امه . [ اُ م ِ ] (اِخ ) ۞ ازشخصیتهای داستان معروف ادیسه ۞ است ، و خدمتگزار باوفا و سرپرست دسته های اولیس ۞ بود. رجوع به لاروس شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه واژه معنی عمه خراب کسی که عمه اش جنده است امة مستولده امة مستولده . [ اَ م َ ت ُ م ُ ت َ ل ِ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنیزی که از مولایش حامله باشد. (از فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی ). و رجوع... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود