اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انتره

نویسه گردانی: ʼNTRH
انتره . [ ] (اِ) قسمی است از غله . (مؤید الفضلاء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عنترة.[ ع َ ت َ رَ ] (ع مص ) به صدا درآمدن مگس . (از اقرب الموارد). || در سختیها و شداید رفتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ا...
عنترة. [ ع َ ت َ رَ ] (اِخ ) والد هارون . رجوع به ابووکیع شود.
عنترة. [ ع َ ت َ رَ] (اِخ ) مکنی به ابوماویة. رجوع به ابوماویه شود.
عنترة. [ ع َ ت َ رَ ] (اِخ ) ابن شدادبن عمروبن معاویةبن قراد عبسی . مشهورترین سواران عرب در جاهلیت بود و از شعرای درجه ٔ اول نیز به شمار می...
اصطبل عنترة. [ اِ طَ ل ِ ع َ ت َ رَ ] (اِخ )نام جایی میان عقبه ٔ ایله و ینبع بر راه حاج مصر.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.