عنة. [ ع ُن ْ ن َ ] (ع  اِ) محوطه ٔ چوب . (منتهی  الارب ) (آنندراج ). حظیره  و محوطه ٔ چوبی . (ناظم  الاطباء). حظیره ای  از چوب  که  برای  شتران  و اس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        به معنی دو گانه -دو پرده - دو گاهه - - دوآنک - زوج ، زوج - مزوجات -دو تایی ،
دو آنه به شیوه جدید سرودن اشعار کوتاه دو بخشی که هربخش شامل یک مفهوم م...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عفی  عنه . [ ع ُ ی َ ع َ ه ْ ] (ع  جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) بخشوده  باد! (فرهنگ  فارسی  معین ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        در حقوق اسلامی و ضمانت مدنی، مضمون عنه اصطلاحی است که برای مدیون اصلی یک ضمانت به کار میرود. 
در اصطلاح حقوقی؛ اگر شخصی مالی را که بر ذمّه دیگری است ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        محکی  عنه . [ م َ کی  یُن ْ ع َن ْه ْ ]  ۞  (ع  ص  مرکب ) حکایت  شده  از او.آنکه  از او گفته اند. (یادداشت  مرحوم  دهخدا). آنکه  از او سخنی  یا کلامی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مشتکی عنه . [ م ُ ت َ کا ع َن ْه ْ ] (ع  ص  مرکب ، اِ مرکب ) آن  که  از او شکایت  شده . (یادداشت  به  خط مرحوم  دهخدا).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        معجوز عنه . [ م َ زُن ْ ع َن ْه ْ ] (ع  ص  مرکب ) چیزی  که  شخص  از دست  یافتن  بدان  ناتوان  باشد :  و سبب  دوم  آنکه  مطلوب  خداوند غم ، یا ازدست  ر...