انهاء
نویسه گردانی:
ʼNHAʼ
انهاء. [ اِ ] (ع مص ) رسانیدن چیزی را و پیغام و جز آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خبر دادن . برسانیدن خبر را. (تاج المصادر بیهقی ). خبر رسانیدن . || گذاشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ترک کردن . واگذاشتن . || درآمدن در حوض . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || نیم پخته ماندن گوشت را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پخته ناکردن گوشت . (تاج المصادر بیهقی ). || محکم ناکردن کار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || الیک انهی المثل [ بطور معلوم و مجهول ]؛ یعنی نظیر تو نایاب است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
انهاء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَهْی یا نِهْی به معنی حوض بزرگ و آبگیر و مثل آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به نهی و ان...
انحاء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نحو. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).راهها و سویها. (از منتهی الارب ). سویها. گوشه ها. (فرهنگ...
انحاء. [ اِ ] (ع مص ) پیش آمدن و متعرض شدن ، یقال : انحی علیه ضرباً؛ ای اقبل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اقبال کردن ...
انها. [اِ ] (ع اِ) آگاه کردن . (تاریخ بیهقی ) (آنندراج ). خبر دادن . (غیاث اللغات از منتخب اللغة) : خداوندی که در وحدت قدیمست از همه اشیانه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
آنها. (ضمیر) ج ِ آن . آنان . ایشان . اوشان : گر آنها که می گفتمی کردمی نکوسیرت وپارسا بودمی .سعدی .
هوراس مک کوی به سال 1897 در ایالت تنسی آمریکا به دنیا آمده و در دسامبر 1955 در سن پنجاه هشت سالگی درگذشته است.او که نه در زمان زندگیش و نه امروز نویس...