ای
نویسه گردانی:
ʼY
ای . (پسوند) ی . نشانه ٔ نکره و وحدت در آخر کلمه ای که به «ه » غیرملفوظ ختم شود: خانه ای ، کاشانه ای . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۲۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۰ ثانیه
نه ای. {نِ ای}. فعل نفی. نیستی مرکب از نِه+ای ////////////////////////// نِه (قید) [پهلوی: nē، مقابلِ آری] ‹نی، نا› برای جواب منفی به سؤال به کار میر...
بصورت گروهی یا دسته جمعی امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته است که حکم فرزندش در نهایت حبس ابد بود و متاسفانه قاضی پرونده همین طور فلهای حکم ا...
ای داد. الف. طلب عدالت، از دست تو! فریاد از دست تو. (منبع: لغتنامۀ دهخدا - رجوع شود به «داد») ب. حالت کوتاهی است از عبارت «ای داد و بیداد».
توضیحا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ای یون . [ یُن ْ ](اِخ ) ۞ یکی از سرداران آتنی است که اری پیدس درباره ٔ وی داستانی نگاشته است و نیز یکی از مورخین و نویسندگان یونان است ...
ای وا. [ وَل ْ لاه ] (ع صوت ) به معنی «آری بخدا» در مقام تصدیق و اعتراف به برتری کسی گفته میشود. (فرهنگ لغات عامیانه ). در تداول هنگامی...
حکه ای . [ ح ِک ْ ک َ / ک ِ ] (ص نسبی ) منسوب به حکه . مبتلا به خارش . || مأبون . خارشکی . ابنه ای .
ذره ای . [ ذَرْ رَ / رِ ] (ص نسبی ) منسوب بِذرَة ۞ . || (اِ) یک ذرّه .
سرمه ای . [ س ُ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) نوعی از رنگ که برنگ سرمه باشد. (آنندراج ) : اهل دل با آب دیده دست از جان شسته اندتا لباس سرمه ای ر...