ای
نویسه گردانی:
ʼY
ای . (پسوند) ی . نشانه ٔ نکره و وحدت در آخر کلمه ای که به «ه » غیرملفوظ ختم شود: خانه ای ، کاشانه ای . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
قومشه ای . [ ش َ ] (اِخ ) محمدرضا. از اهالی قومشه ٔ اصفهان از اکابر حکماء و مدرسین قرن چهاردهم هجری است . وی نخست در اصفهان بتدریس کتب عرفان...
شفروه ای . [ ش َ ف َرْ وَ ] (اِخ ) شرف الدین شفروه یا شفروه ای . از شاعران اواخر قرن ششم هجری و از ستایشگران سلجوقیان بود. دیوان او حاوی 800...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
منگنه ای . [ م َ گ َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به منگنه .- تکمه ٔ منگنه ای ؛ دگمه ٔ منگنه . نوعی دگمه که از جنس پارچه ٔ لباس سازند، بدینسا...
برگرفته از انگلیسی (LED - light-emitting diode): نوعی از دیود که نور ساطح می کند و آن را دیود نورافشان هم می گویند. در گذشته بیشتر در وسایل الکترونیکی...
تنابه ای. (زیست شناسی) مربوطِ به تنابه ویا لنف. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Lymphatic میباشد.
ای عجبی . [ اَ / اِ ع َ ج َ ] (صوت مرکب ) ای عجب . ترکیبی است برای بیان تعجب و شگفتی : خون انگور فراز آر یا خون مویزکه مویز ای عجبی هست ...
ای شگفت . [ اَ / اِ ش ِ گ ِ ] (صوت مرکب ) ای شگفتا. برای اظهار تعجب بکار رود : آب گلفهشنگ گشته ست از فسردن ای شگفت همچنان چون شوشه ٔسیمین ...
باسمه ای . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) چاپی . مطبوع . مقابل قلمی . و رجوع به باسمه شود. || به مجاز، کاذب . بدروغ . بدل . مجعول . (یادداشت مؤلف ).
چاتمه ای . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) چاتمه وار. وضعی از اوضاع که سر دو چیز را به یک دیگر تکیه دهند که هر یک پایه و قیم دیگری شود و هر دو بر پ...