اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بارق

نویسه گردانی: BARQ
بارق . [ رِ ] (اِخ ) نام پدر قبیله ای است در یمن . (آنندراج ). لقب سعدبن عدی که پدرقبیله ای است از یمن . (معجم البلدان ) (تاج العروس ) (ناظم الاطباء). ابن درید در الاشتقاق ص 282 ذیل عنوان «قبایل بارق و رجال آنان » آرد: بارق سعدبن عدی بن حارثه بود و ازاین رو وی را بارق خواندند که به کوه بارق در سراة فرودآمد. (از حاشیه ٔ المعرب جوالیقی ص 301).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بارق . [ رِ ] (اِخ ) باوق . یارق . یاروق . بخشی ختایی . معلم و مربی فرزند غازان بود:... و چون پنج ساله شد (فرزند غازان ) اباقاخان او را به بار...
بارق . [ رِ ] (اِخ ) ذوبارق همدانی . لقب جغونةبن مالک . (تاج العروس ) (ناظم الاطباء).
بارق الالهی . [ رِقِل ْ اِ لا ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) در تداول حکمت اشراق نوری است که بدنبال ریاضات و مجاهدات و اشتغال به امور علوی روحا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.